شب قدر

ساخت وبلاگ
دلتنگ ِ تو هستم، دلبسته‌ی آنی

آن هم پی ِ دلبر، به‌به چه جهانی!...

+ سعید قنبری

شب قدر...
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 35 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 4:01

سیر نمی‌شوم ز تو

نیست جز این گناه من

+مولانای جان

شب قدر...
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 4:01

توی تاکسی وقتی تا دانشگاه رفتم و استاد نبوده و دارم برمی‌گردم وسایلمو جمع کنم برم اصفهان و مامان از دستم عصبانیه و کار پایان نامه افتاده تو دور باطل، فکرم اینجاهاس: تا حالا یه خواستگار چشم و ابرو مشکی نداشتم! چرا؟ چون پسرای چشم ابرو مشکی دخترارو عاشق خودشون می‌کنن و بعد می‌شینن جون کندنشونو می‌بینن شب قدر...ادامه مطلب
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 7 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 4:01

آخ گلبم...

هر بار خواستم بگويم دوستت دارم، گفتم "حالت چطوره؟»
و من تو را خیلی «حالت چطوره؟»

+تاریخ شنبه دهم تیر ۱۳۹۶ساعت 16:42 نویسنده خاتون

شب قدر...
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 4:01

حماقت ذاتی!

جزء اون دسته از آدمای احمقی هستم که وقتی کسی ازم دور می‌شه فک می‌کنم به خاطر خودم داره این کارو می‌کنه، مثلا این کارو می‌کنه که من اذیت نشم... در حالی که من خیلی اذیت میشم، هر نیتی که داشته باشه... :(

+تاریخ شنبه دهم تیر ۱۳۹۶ساعت 17:30 نویسنده خاتون

شب قدر...
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 4:01

اومدن دنبالم بریم استخر، می‌گم من مایو ندارم! مادربزرگم می‌گه: داداشت اینجا یه مایو داره‌ها! :)))

+تاریخ یکشنبه یازدهم تیر ۱۳۹۶ساعت 23:24 نویسنده خاتون |

شب قدر...
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 4:01

دست‌هام می‌لرزه و قلبم داره میاد بیرون و هزارتا رویا بافتم و نمی‌تونم کتابمو بخونم...

چون من یک زیاد خوشحال شونده برای هر اتفاقرکوچکی هستم!

شب قدر...
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 4:01

کشتارگاه از اتوبوس پیاده شدم و از تو پارک رفتم سمت خونه مهتر. کنار پارک جنگل که رسیدم دلم گرفت. فکر کردم با نوید(خودم براش اسم‌ انتخاب کردم!!) می‌شه باباجون رو بیارم پارک و بهش بگم به یاد تموم اون روزایی که به شوق اینکه منو ببری پارک منتظر می‌موندم که بیای خونه‌مون... بعد یاد بابا و آقاجون افتادم و شب قدر...ادامه مطلب
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 4:01

گریز دلپذیر

با تمام وجود فرار کردم. ولی هرچقدر هم که ازش فرار کنم باز همینجاست. از سایه‌م نزدیک‌تر. از رگ گردنم نزدیک‌تر. از خدا نزدیک‌تر.

+تاریخ چهارشنبه نهم فروردین ۱۳۹۶ساعت 0:23 نویسنده خاتون |

شب قدر...
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 3:09

می گن هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

بازجوید روزگار وصل خویش!

چنین چیزی باعث شد برگردم بلاگفا! گور بابای بلاگ و تمام امکاناتش!

 

شب قدر...
ما را در سایت شب قدر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sar-re30d بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 3:09